آیا رادیکالیسم مذهبی در ورزش قزاقستان نفوذ دارد؟

بازی های المپیک پاریس در سال جاری به خاطر رویدادهای ویژه اش که مورد بحث بسیاری قرار گرفت به یادگار ماند. یکی از آنها نگرش مذهبی برخی از ورزشکاران قزاقستانی است. جامعه قزاق در شبکه های اجتماعی به انتقاد از نظرات ورزشکاران درباره شکست ها و پیروزی هایشان پرداخت. حتی کسانی بودند که ریش ورزشکار را دلیل شکست او می دانستند. البته هیچکس در این کشور حق توهین به آزادی انتخاب، جهان بینی و نگرش دیگران را ندارد. با این حال، در این مرحله این سئوال مطرح می شود که "آیا نگرش مذهبی ورزشکاران بر فعالیتشان تاثیر دارد؟ "

دیندار معتدل یا رادیکال؟

پیش از هر چیز به این نکته اشاره می‌کنیم که مخالفت با مواضع دینی کسی را قبول نداریم. در مورد منشأ موضوع، سخنان برخی از ورزشکاران در جریان المپیک پاریس انتقادهای زیادی را برانگیخت. حتی اگر اسامیشان را هم نیاوریم، مخاطب متوجه می شود که در مورد چه کسانی صحبت می کنیم. به گوش خودمان شنیدیم که برخی ورزشکاران پس از باخت، خود را با سخنان «این خواست خداست» توجیه کردند یا یکی دیگر پس از پیروزی خود گفته بود: «وقتی دعا کردم مخالفانم به نظرم کوچک می آمدند.» منتقدان نیز به نوبه خود از نگرش ورزشکاران انتقاد نمی کنند، بلکه تنها سخنان بازنده مبنی بر «سپردن مسئولیت به خدا» و دلجویی و عرفان برنده را گویی از طریق دعا محکوم می کنند. بنابراین مشکل در دینداری بیش از حد است.

درست است، پیش از این نیز افرادی بودند که می گفتند اکثریت ورزشکاران کشور تحت تاثیر یک جریان خارجی هستند. گاهی اوقات شواهد در رفتار، اعمال و گفتار ورزشکاران قابل مشاهده بود. بالاخره جامعه متوجه شد که این مشکل تا حدی در حوزه ورزش وجود دارد. به عنوان مثال، کنشیلیک تیشکانولی، پژوهشکر و نویسنده، می گوید که دینداری افراطی واقعاً در بین ورزشکاران شروع به افزایش یافته است، که از ظاهر برخی از آنها می توان فهمید.

آیا رادیکالیسم مذهبی در ورزش قزاقستان نفوذ دارد؟

کنشیلیک تیشخان اولی می گوید: نمی‌توانیم بگوییم که هیچ گروهی وجود ندارد که در ورزش قزاقستان از جمله کشتی به دینداری افراطی، رادیکالیسم، سلفی گری و وهابیت پایبند باشد. در برخی باشگاه های ورزشی بسیاری از مربیان گرایش های مذهبی دارند. حتی برخی از آنها نمایندگان جریان مخرب هستند. اینجاست که مشکل به وجود می آید. با این حال، نباید فراموش کنیم که گروه های رادیکال نیز مبانی دینی و کلامی خاص خود را دارند. مثلاً می گویند «مسلمان قوی بهتر از مسلمان ضعیف است» یا «کشتی سنت پیامبر است». تیراندازی با کمان و شنا نیز مورد تجلیل است. سخنانی که روزگاری در این زمینه ایراد می شد کم کم وارد عرصه هنر و ورزش شد. در نتیجه برخی از ورزشکاران ما شروع به ترویج دینداری افراطی کردند. شکل بیرونی آنها نیز گویای این امر است.

وی افزود: به همین دلیل است که در هنگام شکست می گویند: «خواست خدا بود». البته به عنوان یک مسلمان این جمله بجاست. با این حال، به طور کلی، تنها فردی که در این دنیا سخت کار می کند به موفقیت می رسد. مسلمان باشد یا نباشد، در قوانین دنیا یک اصل وجود دارد که «صرفاً کسی که محصول را کاشت و آبیاری کرد، برداشت می کند». ممکن است با گفتن «اراده خدا انجام شد» آرامش پیدا کنید، اما نمی توانید خدا را به خاطر تنبلی و بی عملی خود سرزنش کنید. بهتر است ابتدا اقدام کنید.   

با این حال، متکلم مدعی است که مشکل جنبه دیگری نیز دارد. در زمانی که اسلام هراسی در جامعه رو به افزایش است، این گرایش وجود دارد که اگر کسی بگوید «خدایا الله»، او را علیه جامعه قرار داده و به رادیکالیسم نسبت دهند. به عنوان مثال ورزشکاران کشور همسایه ازبکستان در المپیک امسال نتایج خوبی از خود نشان دادند. ورزشکاران ازبکی هم هنگام پیروزی گفتند «خدایا شکرت» و برخی از آنها در حال سجده بودند. با این حال، جامعه ازبکستان ورزشکاران را بیش از حد مذهبی نمی‌خواند و آنها را سرزنش نمی کند. گفتن «شکر، خواست خداست» مانند ارزش مسلمانان است. به همین دلیل نباید فشار زیادی به ورزشکاران وارد کرد. به طور خلاصه، اکنون باید بین دینداری معتدل و رادیکالیسم تمایز قائل شویم.

نگرش ورزشکاران بر ایدئولوژی تأثیر می گذارد

این یک واقعیت است که افراد مشهور، از جمله ورزشکاران، نقش ایدئولوژیک مهمی در هر کشوری دارند. جامعه، از جمله جوانانی که در حال رشد هستند، از رفتار و ظاهر آنها تقلید می‌کنند و گفته های آنها را به موضع زندگی خود تبدیل می کنند. به عنوان مثال، جاندولت سلیمانوف دین شناس قزاقستانی آشکارا اعلام کرد که در موسسات اصلاح و تربیت ورزشکاران محکوم به تروریسم و ‌افراط گرایی وجود دارد و از محفل ورزشکاران انتقاد کرد. از این لحاظ به نظر می رسد برخی از ورزشکاران کشور مسئولیت خود را فراموش کرده اند. به گفته آیدوس ریمکول، کارشناس ورزشی، در برخی مناطق والدینی هستند که به دلیل مربیان بیش از حد مذهبی، فرزندان خود را از باشگاه های ورزشی کنار می کشند.

آیدوس ریمکول می گوید: به نظر من دین در ورزش دخالتی ندارد و تاکنون هم دخالتی نداشته است. با این حال، دینداری رادیکالی پیرامون ورزش در کشور ما وجود دارد و در سطح واقعاً خطرناکی است. اگر بگوییم دستاوردهای ورزش، به ویژه در کشورهای پس از شوروی، وسیله ایدئولوژی است، می‌توان گفت که خود ورزشکار توزیع کننده اصلی آن است.   به همین دلیل ترویج دین و در رأس آن جریانات مخرب مذهبی توسط افراد پیشرو و الگو در کشور زیاد شده است. در برخی مناطق، والدینی را می شناسیم که به دلیل مربیان بیش از حد مذهبی در بخش ورزش، فرزندان خود را می برند. هر ورزشکاری، به طور کلی، هر فردی باید دین خود را در دل داشته باشد و به اعتقادات هر طرف مقابل احترام بگذارد. این یکی از معایب ورزش در کشور ماست.

در پایان، موفقیت یا شکست هر صاحب حرفه ای یا ورزشکاری ربطی به جایگاه مذهبی او ندارد. دین مانع هیچکس نیست. واضح است که نمی توان موفقیت ورزشکار را بر اساس جایگاه دینی شهروند قضاوت کرد. با این حال، قابل تأمل است که با تلفیق دین‌داری افراطی و ورزش، تبلیغ داستان‌هایی با انگیزه‌های مذهبی به سایر شهروندان از جمله جوانان، پدیده‌ای بسیار خطرناک است.

منبع:https://kaz.inform.kz/news/kazak-sportina-dni-radikalizm-enp-ketken-be-be4264/

کد خبر 20964

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =